امروز گذشت - مدرسه - رفقا - مسخره بازی

متن مرتبط با «راحت» در سایت امروز گذشت - مدرسه - رفقا - مسخره بازی نوشته شده است

گذشتم راحت از گذشتت، این روزها نوشت

  • گذشتم راحت از گذشتتمنم میگم راحت از من گذشت رفتکسی رو که من اینهمه می‌خواستمدادم از دست______میدونستم پشیمون میشهاما حیف که دیگه برای پشیمونی خیلی دیرهمن مغرورم و غرورم برام مهم تر از همه چیزه حتی حاضرم پا رو قلبم بذارم ولی نذارم خط و خشی رو غرورم بیفتهمهم نیست دیگه___سه شنبه غروب راهی خونه شدیم و ۲_۳ بامداد چهارشنبه رسیدیم و خب جمعه دوباره برمیگردیم روزی که گذشت رو دوست داشتم وقتی رسیدیم خونه رفتم دوش گرفتم و مثل روال هر دفعه رفتم سراغ یخچال و خوراکی هایکم بعدش رفتم خوابیدم و خب دلم برا خوابیدن تو اتاق گرم و نرم خودم و ریلکس کردن تنگ شده بود نزدیک ظهر ریحون اومد تو اتاقم بیدار شدم و گفت خوبی ؟ بعد پاشدم لپمو بوسید منم لپشو بوسیدم ۱۸ ام سالگرد ازدواج شون بود و برام کیک آورد۵ سال گذشت ، ۵ سال پیش اینجا نوشتم ریحون ازدواج کرده:)عمر ماست که میگذره هابعدش ناهار خوردیم کلی با ریحون حرف زدیم و بعدش با ریحون شوماخر رفتیم خرید خیلی حال میده وقتی با ریحون میریم بیرون اون رانندگی می‌کنه من وصل میشم و آهنگ میذارم و همخوانی میکنممانتو اداری خریدم برای کارورزی خیلییی بهم میاد سه شنبه هفته آینده اولین جلسه کارورزیمه و با زهرا یه مدرسه افتادیم اونم یه مدرسه پر چالشفکر کن بعنوان کارورز برم متوسطه دوم که قد بچه هاشون از منم بلند تره من بینشون گم میشم :dکره بادوم زمینی شکلاتی خریدم برا خوابگاه و بچه ها و عطر باکارات رژ خریدم از یه کالکشن متفاوت و خیلی بوشو دوست دارمبرای سرخس اتفاقای خوبی داره میفتهکلی کار نکرده دارم باید برنامه بریزم براشونحالم خوبه الان:) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها